لطفا صبر کنید

معجزات
 
مذهبی
وبلاگی کاملا مذهبی
 

 

معجزه امام جوادبرکت وضوی آنحضرت

 
امام جواد علیه السلام در سفری به کوفه در خانه مسیّب اقامت کرد. در حیاط این خانه درخت سدری بود که میوه نمی‌داد. امام کوزه آبی خواست و پای درخت وضو گرفت. پس از آن نماز مغرب و عشاء را به جماعت برای مردم خواند و دو سجده شکر به جا آورد.
مردم پس از نماز، دیدند درخت سدر میوه‌های زیبایی داده است. همه شگفت‌زده شدند و از میوه‌ها خوردند. میوه ها شیرین بود و هسته نداشت. آن‌گاه مردم با امام وداع کردند و امام به سوی
مدینه حرکت کرد.
شیخ مفید می‌گوید:
من نیز از میوه آن درخت خورده‌ام، و دیده‌ام که هسته نداشت.

معجزه زیبای امام زمان درکمک به دوستداران علی علیه السلام

 
  • مرحوم علامه مجلسی نور الله مرقده در کتاب بحار از کتاب «کشف الغمه» حکایتی نقل کرده که بسیار جالب است .
  • محی الدین اربلی گفت: روزی در خدمت پدرم بودم، دیدم مردی نزدش نشسته و چرت می زند، در چنین حالی عمامه از سرش افتاد اما جای زخم بزرگی در سرش بود، پدرم پرسید این زخم اثرچیست؟

  • گفت: این زخم از جنگ صفین بر سرم آمده است، به وی گفتند شما کجا و جنگ صفین کجا؟ مگر خواب دیده ای؟
  • گفت: زمانی که به مصر سفر میکردم مردی از اهل غزه با من همراه و همسفر بود در بین راه از جنگ صفین به میان امد همسفرم گفت: اگر من در جنگ صفین بودم شمشیرم را از خون علی و یاران او سیراب می کردم .
  • در جواب گفتم اگر من نیز در جنگ صفین بودم شمشیر خود را از خون معاویه و پیروان او سیراب می کردم، در این رابطه با هم به گفتگو پرداختیم تا باالاخره گفتیم: اکنون من از یاران علی(ع) و تو از یاران معاویه ای بیا با هم بجنگیم، با هم در اویختیم و زد و خورد مفصلی نمودیم، ناگاه متوجه شدم بر اساس زخمی که برداشته ام از هوش خواهم رفت.
  •  در این حال شخصی که با گوشه نیزه اش بیدارم کرد، من چشم گشودم او از اسب فرود آمد و دست روی زخم سرم کشید و فوری بهبود یافتم انگاه گفت: همینجا بمآن و بعد از اندکی ناپدید شد و و خیلی زود برگشت در حالی که سر بریده همسفرم را که با من نزاع پرداخته بود در دست داشت.
  •  فرمود: این سر دشمن تو است، شما ما را یاری کردی ما هم شما را یاری کردیم، چنانچه خداوند هر که او را یاری کند یاری می فرماید. پرسیدم شما کیستید؟ فرمود: من صاحب الامر هستم. آنگاه فرمود: بعد از این ماجرا هر کس از شما درباره زخم سرت پرسید بگو ضربتی است که در صفین بر سرم آمده است.!!!

 

معجزه بسم الله الرحمن الرحیم


گفتن بسم الله الرحمن الرحیم برای آغاز هر کار و فعالیتی همواره مورد تاکید بزرگان دین بوده و این سنت حسنه از ویژگی‌های مسلمانان به جهت شاهد و ناظر گرفتن خداوند بر تمام اعمال بندگان است.

* نوشتن حسنه

پیامبر صلى‏الله‏علیه ‏و ‏آله: هرگاه بنده‏اى هنگام خوابش، بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم بگوید، خداوند به فرشتگان مى‏گوید: به تعداد نفس‏هایش تا صبح برایش حسنه بنویسید. (جامع الأخبار، ص 42)

* پاکی از گناه

پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: اگر بنده‏اى... در ابتداى وضویش، بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم بگوید همه اعضایش از گناهان پاک مى‏شود. (تفسیر الامام العسکرى علیه‏السلام، ص 521)

* سپر از زبانیه

پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آل:هرکس مى‏خواهد خداوند او را از زبانیه (فرشتگان عذاب) نوزده‏گانه برهاند، بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم را قرائت کند زیرا آن نوزده حرف است. تا خداوند هر حرف آن را سپرى در مقابل یکى از آن فرشتگان قرار دهد. (بحارالأنوار، ج 89 ، ص 258)

* اعظم آیات قرآن

امام کاظم علیه‏السلام: از امام کاظم علیه‏السلام پرسیدند: کدامیک از آیات کتاب خدا برتر و بزرگ‏تر است؟ فرمودند: بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم. (بحارالأنوار، ج 89 ، ص 238)

* جایگاه بسم الله

امام رضا علیه‏السلام:بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم، به اسم اعظم نزدیک‏تر است از سیاهى چشم به سفیدى‏اش. (عیون أخبار الرضا، ج 1)

* کلید درهای طاعت

امام صادق علیه‏السلام: درهاى گناهان را با استعاذه (پناه بردن به خدا) ببندید و درهاى طاعت را با بسم اللّه‏ گفتن بگشایید. (الدعوات، ص 52)

* شراکت شیطان

امام صادق علیه‏السلام:هرگاه یکى از شما وضو بگیرد و بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم نگوید، شیطان در آن شریک است و اگر غذا بخورد و آب بنوشد یا لباس بپوشد و هر کارى که باید نام خدا را بر آن جارى سازد، انجام دهد و چنین نکند، شیطان در آن شریک است. (محاسن، ج 2، ص 433)

 

سخن گفتن گرگ با پیامبر اسلام وچوپان

 

سلام به دوستای عزیزم

تواین وبلاگ عجیب ترین معجزه های پیامبر عظیم الشان اسلام رامی خوانید

رسول خدا(ص)روزی نشسته بودندناگاه چوپانی که به خود میلرزید وتعجب تمام وجودش رافراگرفته بود وارد شداز دور که پیغمبر اکرم اورا دیدند به اصحاب فر مودند:این شخص امر عجیبی را مشاهده کرده وبرای شما خبر اورده است.وقتی چوپان نزدیک شد رسول خدا به او فرمود:حادثه ای که تو را پریشان کرده برای ما نقل کن. عرض کرد ای رسول خدا مطب بسیار عجیبی است !در میان گوسفندانم بودم که گرگی امدوگوسفندی رابرداشت!فلاخن(سنگ انداز)رابه طرف او پرتاب کردم وگوسفند راازاوگرفتم!دوباره به گوسفندان حمله کرد!یکی ازانهارابرداشت من هم فلاخن رابه طرف اوپرتاب کردم وبازپس گرفتم این عمل چهار بار تکرار شد.مرتبه پنجم باگرگ ماده اش امد ومن دفاع کردم.ناگاه برنشیمنگاهش نشست وبه زبان ما شروع به سخن گفتن کرد وگفت:ایاحیائ نمیکنی بین من وروزی من که خدابرایم قرارداده مانع میشوی؟من چگونه گرسنگی خودرابرطرف کنم؟باخودگفتم:چقدرعجیب است این حیوان به لغت ادمی صحبت میکند!گرگ گفت:می خواهی تراازمطلب عجیب تری باخبر کنم!محمد(ص)فرستاده ی پروردگارعالمیان درمیان مردم است به انها اخبارگذشتگان راکه به وقوع پیوسته وانچه هنوز واقع نشده میگوید ویهود بااینکه می دانند او راست می گویدودر اسمان خوانده اند که اواز همه راستگوتر آنهاست وآنهارااز مرض جهان وضلات می رهاند وای بر توای چوپان به او ایمان بیاور تااز عذاب الهی ایمن گردی!گفتم:به خدا قسم از کلام توواز این که مانع روزی توشدم خجالت می کشم حالا تو واین گوسفندان هرچقدر می خواهی از انها بخور مانع نخواهم شدگرگ گفت:خدا شکرخداوندرابجای آورد چون تواز کسانی هستی که به آیات ونشانه های قدرت پروردگارعبرت گرفته وتسلیم امراومی شوی ولی بد بخت وگمراه کسانی هستند که نشانه های قدرت پروردگار را در مورد محمد(ص)وبرادرش علی ابن ابی طالب(ع)مشاهد میکنند شجاعت وفدا کاری علی علیه سلام درمورد اسلام که هیچکس اندازهی او نکرده وسخن پیامبر را که دستور ولاتیش را داده و می گوید از دشمنانش بیزاری جویید و هیچ عملی اگر چه بسیار زیاد باشد در صورت مخالفت با علی نمیپذیرد ولی بازهم بااو دشمنی وبا دوستانش دشمنی می کنند این عجیب ترو شگفت انگیز تر است از کار تو که مرا منع کرد.چوپان گفت:به گرگ گفتم: چنین چیزهایی می شود؟گفت:بلی از انها بزرگتر آنکه او را به زودی وبه ناحق وناروا می کشند واولاد او را به قتل می رسانندوحرمت ایشان را حفظ نمی کنند وبا این وصف خودرا مسلمان می دانند وسر انجام کار خداوند ما طایفه گرگ هارا مامورریت می دهد اینها را در دوزخ پاره پاره کنیم ولذت مارادراین قرار می دهد که آنها را شکنجه کنیم.چوپان گفت:اگر محا فظت از این گوسفندان که بعضی مال من و بعضی امانت است نبود به دنبال محمد(ص) می رفتم تا او را ببینم!گرگ گفت:ای بنده خدا تو برو وگوسفندانت را به من بسپارتا برایت حفظ کنم.گفتم:چگونه به امانت داری تواطمینان کنم؟گفتم:ای بنده خدا کسی که زبان مراگویا کرده و براین ها امین قرار می دهد!آیا من به پیامبر اسلام محمد(ص)ووحی او علی(ع)ایمان نیاورده ام؟تو دنبال کارخود برو من از اینها مراقبت می کنم!زیرا من خدمت گزار پیامبر(ص)ودوست دار علی علیه سلام هستم.ای پیامبر خدااکنون گوسفندانم را نزد این گرگ وماده ی او رها کردم وامدم!پیامبربه چهرها نگاهی کردودیدبعضی خوشحالندوباتصدیق نگاه می کنندوبعضی باشک وتکذیب چهره درهم کشیده اندوبعضی ازمنافقین به بعضی دیگرمخفیانه میگوینداین توطئه است تامارافریب دهند.رسول خداتبسمی نمودوفرمود:اگرشماشک داریدمن یقین دارم.سپس فرمود:این چوپان حاضراست!بااوبه سوی گله بشتابید !ان دوگرگ رامشاهده کنید!اگردیدیدباماصحبت کردندوگوسفندان اوراچوپانی کردندگفتارچوپان راتصدیق کنید!وگرنه هرکس به عقیده ی خود باشد.دراین هنگام رسول به همراه عده ای ازمهاجرین وانصار به راه افتاد وقتی به گله رسیدندچوپان گفت:این گوسفندان من هستند. منافقین فوراگفتند پس دوگرگ کجاهستند؟وقتی نزدیک شدند دو گرگ را دیدند که اطراف گوسفندان می چرخندو هرچه را که بخواهید آزاری به گوسفندان دور می کنندرسول خدا فرمود:آیا دوست دارید بفهمید که مقصود این گرگ کسی غیر از من نبود؟گفتند بله یا رسول الله. فرمود اطراف مرا احاطه کنید تا ان دوگرگ مرا نبینند پس اطراف آن حضرت را گرفتند آنگاه به چوپان فرمود:به این دو گرگ بگو آن محمد(ص)که تو از ان نام بردی در میان اینها کدام است ؟وچوپان چنین کرد!گرگ به طرف آنها امد ویکا یک آنها را برسی کرده وکنار میزد تا به رسول خدا رسید گرگ ماده ام به دنبال او رسید.وقتی ان حضرت را یا فتند گفتند:درود برتو ای فرستاده ی پروردگار جها نیان وای سر ور مخلوقات.....انگاه به عنوان احترام دو گونه ی خود را برزمین گذاشته وبه خاک مالیدند وگفتند:ما این چوپان را به طرف شما فرستادیم واز جریان شما باخبر کردیم.رسول خدا نگاهی به منا فقین کردند وفرمودند:آنها که کافرند از این امر راه فراری ندارند!بعد روبه ان دو گرگ با صدای بلند فرمودند:محمد رابرای این جمعیت معرفی کردید اکنون علی که از او نام برده اید را به ما نشان دهید؟ان دو گرگ به جستجو پرداختند تا به علی علیه السلام رسیدند همینکه او را مشا هده کردند خود را به خاک افکندند وبه عنوان تواضع گونه های خود را به خاک مالیدند وگفتند:درود برتو ای صاحب بخشش وجوان مردی ای کسی که کتاب های اسمانی گذشته را داناست وجانشین محمد مصطفی است ای کسی که با دوستی تو دوستانت به سعادت می رسند ودشمنانت بد بخت گمراهند ای کسی که سرور اهل بیت پیامبر وبزرگ انها هستی....اصحاب رسول خدا گفتند :ما گمان نمی کردیم علی ابن ابی طالب چنین موقعیتی در میان درندگان داشته باشد!واین گونه اورا احترام کنند!رسول خدا فرمود اگر موقعیت او را در نظر موجودات دیگری که در خشکی ودر یاودر اسمان هاوزمین هستند وانها که در حجاب ها وکرسی اند مشاهده کنید چه خواهید گفت؟

  1. (برگرفته از کتاب فضائل اهل بیت جلد ۱{به نقل ازکتاب تفسیر امام حسن عسکری}ص۱۱۳

 

 

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 12 صفحه بعد

درباره وبلاگ

خدایا من در قلب کوچکم چیزی دارم که تو در عرش کبریاییت نداری. من چون تویی دارم و تو چون خود نداری...
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پیوندهای روزانه
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان مذهبی و آدرس smashcc.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 62
بازدید دیروز : 195
بازدید هفته : 257
بازدید ماه : 455
بازدید کل : 48519
تعداد مطالب : 113
تعداد نظرات : 14
تعداد آنلاین : 1



سايبري ها ديدار با رهبري مي خواهند جنبش  وبلاگی حمایت از طلبه سیرجانی