لطفا صبر کنید

جدل شیعه و سنی)شعر(
 
مذهبی
وبلاگی کاملا مذهبی
 
شنبه 9 مهر 1390برچسب:, :: 9:45 ::  نويسنده : فاطمه شیدا

 

جدل

 

بین دو مکتب جدلی سالهاست             اهل بصیرت ز تعصب رهاست

 

عالم سنی چنین گفت به شور              شیخ قمی تا به که ای کور کور

شیعه چرا زخم زبان می زنی                طعنه به خوبان جهان می زنی

تیغ جفا بر خلفا می زنی                     طعنه به اصحاب صفا می زنی

شیعه روی رو به خرابی چرا                  شیعه کنی ذم صحابی چرا

حضرت صدیق خلیلش که بود               وصلت با او دلیلش چه بود

شیعه بگو فاتح ایران که بود                 شیعه بگو جامع قران که بود

حب علی زینت مخلوق هست             دخت علی زوجه فاروق هست

شیعه چرا خصم حمیرا شدی               دشمن با همسر طه شدی

از صفوی شیعه به وجد امده                 اصل شریعت  که ز نجد امده

شیخ قمی گفت به ان مولوی              کور تویی این همه تهمت زنی

گو سخنی معتبر ومستدل                  نی زتعصب سخنی در جدل

شیعه تولا و تبری کند                        منتقد سیلی زهرا  شود

ان که فدک راچو خلافت ربود              دشمن با حضرت زهرا نبود؟

ان که لگد بر در زهرا بکوفت                اتش خشمش دل زهرا نسوخت؟

مثل علی مومن مومن که بود            سنی بگو حضرت محسن که بود؟

سنی بگو فتنه مروان چه بود             عشق زراندوزی عثمان چه بود؟

حکم زنان ماندن در خانه بود              جنگ جمل فتنه مردانه بود؟

بدرقه با تیر حمیرا حسن                    کشته زهر نوگل زهرا حسن

شیعه صفای خلفا را ندید                   جز زعلی مهر و وفا را ندید

شیعه خوش است در پی بیداد نیست  منتقد بوذر ومقداد نیست

فخر عجم حضرت سلمان بود              یار علی یاور ایشان بود.

 

 

پنج شنبه 7 مهر 1390برچسب:, :: 11:0 ::  نويسنده : فاطمه شیدا

 

  

 

قم گشته از شرافت معصومه با صفا            چون روضه بهشت برین گشته پرضیا

شاهان به درگهش همه آورده التجا          بی‏شک که می‏رود به بهشت از ره عطا

 

 

حضرت معصومه(س) دختر حضرت موسى بن جعفر(ع)و خواهر حضرت امام رضا(ع)بود. وى با امام رضا از یک مادر به نام نجمه بودند. بنابر نقلى حضرت معصومه(س) در اوّل ذى‏القعده سال 173 هجرى قمرى در مدینه متولد شد. وقتى که ده ساله بود، پدر بزرگوارشان به شهادت رسید و از آن زمان به بعد تحت مراقبت برادرشان حضرت امام رضا(ع)قرار گرفتند، پس از این که خلافت به مأمون عباسى رسید، امام رضا(ع)را به عنوان ولایت عهد به مرو دعوت کرد. حضرت با اکراه این دعوت را پذیرفت و به سوى مرو (خراسان) حرکت کرد. حضرت معصومه (س) نیز پس از یک سال دورى از برادر تصمیم گرفت با عده‏اى از برادران و جمعى از برادرزادگان به سوى خراسان حرکت کنند. این کاروان کوچک وقتى به ساوه رسید، حضرت معصومه بیمار شد. وقتى فهمید تا قم حدود ده فرسنگ فاصله است فرمود: مرا به قم ببرید، زیرا از پدر بزرگوارم شنیدم که فرمود قم مرکز شیعیان است.
مردم قم همراه با بزرگان شهر به استقبال حضرت معصومه و همراهان شتافتند. موسى بن خزرج اشعرى شخصیت برجسته شهر در پیشاپیش، زمام شتر آن حضرت را گرفت و جمعیت زیادى از مردم مشتاقانه پروانه آسا شمع وجود ایشان را در میان گرفتند و به درخواست موسى بن خزرج، حضرت در منزل وى مسکن کرد. حضرت معصومه پس از هفده روز اقامت در قم از دنیا رفت
بنابر نقلى وفات حضرت در دهم ربیع‏الثانى 201 هجرى قمرى و در 28 سالگى بود.(1)
امام صادق‏علیه‏السلام فرمود: به شفاعت حضرت معصومه شیعیان به بهشت مى‏روند.(2)
و امام جوادعلیه‏السلام فرمود: هر که قبر عمّه‏ام را در قم زیارت کند، به بهشت خواهد رفت .(3)

پی نوشت==
1- ر.ک: تاریخ قم.
2- بحارالانوار، ج 60، ص 216.
3- کامل الزیارات، ص 324.

 

 

 

پنج شنبه 7 مهر 1390برچسب:, :: 10:58 ::  نويسنده : فاطمه شیدا

 

فضيل بن عياض سارق مسلحي بود كه راه را بر مردم مي‌بست و اموال مردم را سرقت مي‌كرد دچار انحرافهاي ديگري نيز بود. روزي دربازار فردي پارسا و مومن را ديد به او گفت خانه خود را مهيا كن امشب مي خواهم خانه تو بيايم و هركار كه دلم مي خواهد بكنم.
اين مرد پارسا خيلي نگران شد ازيك سو نگران تعرض به دختران و همسرش بود ازسوي ديگر عرض وآبرويش و اموالش شب شد نردبان آماده بود كه عياض كه معمولا عادت داشت از ديوار خانه وارد شود بالاي پشت بام آمد مرد پارسا خانواده را جمع كرد و شروع كرد به خواندن قرآن .
هنگامي كه عياض به قصد گناه از پشت بامها مي‌گذشت صوت قرآن را از خانه‌اي شنيد لحظه‌اي گوش فرا داد شخصي اين آيه را تلاوت مي‌كرد:

 أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَلَا يَكُونُوا كَالَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِن قَبْلُ فَطَالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ {الحديد/16}

آيا براى كسانى كه ايمان آورده اند هنگامِ آن نرسيده است كه دل هايشان به ياد خدا و آن كتابِ سراسر حقى كه از جانب خدا نازل شده است خاشع شود و مانند كسانى نباشند كه قبلاً به آنان كتاب آسمانى داده شد و زمان بر آنان به درازا كشيد ، پس دل هايشان سخت شد و بسيارى از آنان عبادت خدا را رها كردند و به گناهان روى آوردند و فاسق شدند ؟
فضيل ناگهان به خود آمد فرياد زد آري آن زمان فرا رسيده است و از همان لحظه از كليه اعمال خلاف خويش توبه كرد و ديگر گرد گناه نگشت و از زاهدان و عارفان روزگار خويش شد.

 

ما را کدامین آیه از این همه آیات عظیم از سرقت وقت ، عبادت و جانمان باز می دارد؟

 

سلام دوستان عزیز اگر شما هر روز به لیست وبلاگ های به روز شده نگاه کنید اسامی وبلاگ های مستهجنی مثل(فیلم سکس ایرانی و ...)به چشم میخورد چرا لوکس بلاگ اقدام به حذف این وبلاگ ها نمیکند اگر واقعا مطیع جمهوری اسلامی است.بیایید همگی به مدیریت لوکس بلاگ پیامی مبنی بر اینکه اقدام به حذف این وبلاگ ها بکند بدهیم ان شاء الله که اقدام کنند.موفق باشید ان شاء الله

اس ام اس ولادت حضرت معصومه (س) - www.RadsMs.com

 

اس ام اس های تبریک  ولادت حضرت معصومه

خاک قم گشته مقدس از جلال فاطمه / نور باران گشته این شهر از جمال فاطمه

گر چه شهر قم شده گنجینه علم و ادب / قطره‌ای باشد ز دریای کمال فاطمه . . .

ولادت حضرت معصومه (س) مبارک

.

.

.

ولادت حضرت معصومه

میلاد مظهر عصمت و نجابت، حضرت فاطمه معصومه(س)

و روز دختر بر تمام دختران عفیف ایران زمین مبارک باد . . .

.

.

.

پیامک تبریک ولادت حضرت معصومه

به جان پاک تو ای دختر امام، سلام

به هر زمان و مکان و به هر مقام، سلام

تویی که شاه خراسان بود برادر تو

بر آن مقام رفیع و بر این مقام، سلام  . . .

.

.

.

ذیقعده شد و بهار ایران آمد / در مشهد و قم دو گنج پنهان آمد

در روز یکم کریمه آل رسول (ص) / در یازدهم شاه خراسان آمد . . .

میلاد گلهای حضرت رسول (ص) مبارک باد

.

.

.

دوبیتی ولادت حضرت معصومه

ماه ذیقعده پر از شور و صفا آمده است

گلی از گلشن آل مصطفی آمده است

سر زد از بیت ولا ماه روی معصومه(فاطمه)

در مدینه خواهر پاک رضا آمده است . . .

.

.

.

آیتی از خداست معصومه / لطف بی انتهاست، معصومه

جلوه‌ای از جمال قرآنی / چهره‌ای حق نماست، معصومه . . .

میلاد حضرت معصومه(س) مبارک

.

.

.

اس ام اس های ویژه ولادت حضرت معصومه

ای نور دل زهرا یا حضرت معصومه

وی بانوی بی همتا یا حضرت معصومه

تو تالی زهرایی چون زینب کبرایی

ای مظهر خوبی ها یا حضرت معصومه . . .

ولادتش مبارک

.

.

.

اس ام اس روز دختر

خاتون شهر آینه هایی بزرگوار

زهرای شهر یثرب مایی بزرگوار

چشم ملک ندیده دمی سایه ی تو را

ناموس بارگاه خدایی بزرگوار .

یه زمانی ما ایرانی ها از دست بیگانگان از فقر در حال مرگ بودیم و مثل سگ با ما رفتار میشد حالا خودشان در حال مرگ هستند و مثل سگ با آن ها رفتار میشود.چوب خدا صدا نداره

 

چهار شنبه 6 مهر 1390برچسب:, :: 1:6 ::  نويسنده : فاطمه شیدا

 

راز موفّقیت از زبان سقراط!

 

مرد جوانی از سقراط پرسید راز موفّقیت چیست. سقراط به او گفت، "فردا به کنار نهر آب بیا تا راز موفّقیت را به تو بگویم." صبح فردا مرد جوان مشتاقانه به کنار رود رفت..
مرد جوانی از سقراط پرسید راز موفّقیت چیست. سقراط به او گفت، "فردا به کنار نهر آب بیا تا راز موفّقیت را به تو بگویم." صبح فردا مرد جوان مشتاقانه به کنار رود رفت..
سقراط از او خواست که به سوی رودخانه او را همراهی کند. جوان با او به راه افتاد. به لبهء رود رسیدند و به آب زدند و آنقدر پیش رفتند تا آب به زیر چانهء آنها رسید.
ناگهان سقراط مرد جوان را گرفت و زیر آب فرو برد. جوان نومیدانه تلاش کرد خود را رها کند، امّا سقراط آنقدر قوی بود که او را نگه دارد. مرد جوان آنقدر زیر آب ماند که رنگش به کبودی گرایید و بالاخره توانست خود را خلاصی بخشد.
همین که به روی آب آمد، اوّل کاری که کرد آن بود که نفسی بس عمیق کشید و هوا را به اعماق ریه فرو فرستاد. سقراط از او پرسید، "زیر آب که بودی، چه چیز را بیش از همه مشتاق بودی؟" گفت، "هوا."
سقراط گفت، "هر زمان که به همین میزان که اشتیاق هوا را داشتی موفقیت را مشتاق بودی، تلاش خواهی کرد که آن را به دست بیاوری؛ راز دیگر ندارد."

نقل از:شقایق کویر زرند

 

چهار شنبه 5 مهر 1390برچسب:, :: 23:56 ::  نويسنده : فاطمه شیدا

 

این داستانی كه در زیر نقل می شود یك داستان كاملا واقعیست که در ژاپن اتفاق افتاده است :

 

شخصی مشغول تخریب دیوار قدیمی خانه اش بود تا آنرا نوسازی كند. توضیح اینكه منازل ژاپنی بنابر شرایط محیطی دارای فضایی خالی بین دیوارهای چوبی هستند.

این شخص در حین خراب کردن دیوار در بین آن مارمولکی را دید که میخی از بیرون به پایش فرو رفته بود.

دلش سوخت و یک لحظه کنجکاو شد. وقتی میخ را بررسی کرد خیلی تعجب كرد ! این میخ چهار سال پیش، هنگام ساختن خانه کوبیده شده بود !

اما براستی چه اتفاقی افتاده بود ؟ كه در یک قسمت تاریک آنهم بدون كوچكترین حرکت، یك مارمولک توانسته بمدت چهار سال در چنین موقعیتی زنده مانده !

چنین چیزی امکان ندارد و غیر قابل تصور است. متحیر از این مساله کارش را تعطیل و مارمولک را مشاهده کرد.

در این مدت چکار می کرده ؟ چگونه و چی می خورده ؟

همانطور که به مارمولک نگاه می کرد یکدفعه مارمولکی دیگر، با غذایی در دهانش ظاهر شد !

 

مرد شدیدا منقلب شد ! چهار سال مراقبت. واقعا كه چه عشق قشنگی ! یك موجود كوچك با عشقی بزرگ ! عشقی كه برای زیستن و ادامه ی حیات، حتی در مقابله با مرگ همنوعش او را دچار هیچگونه كوتاهی نكرده بود !


اگه موجودی به این کوچکی بتونه عشقی به این بزرگی داشته باشه پس تصور کنید ما تا چه حد می تونیم عاشق همدیگه باشیم و شاید هم باید پایبندی رو از این موجود درس بگیریم، البته اگر سعی کنیم خیلی بهتر از اینها می تونیم چرا كه باید به خود آییم و بخواهیم و بدانیم، ‏که انسان باشیم...

 

نقل از شقایق کویر زرند

 

به گزارش وبلاگستان مشرق، مهدی مشکینی در مطلب اخیر وبلاگ "سرزمین شلمچه" نوشت: حجت‌الاسلام علیرضا جهانشاهی یا همان طلبه سیرجانی؛ پای سفره دلش که بنشینی دلت می شکند.

 

 

از این که او کیست، چه می‌خواهد و چه می گوید بگذریم او اکنون زائر حضرت عبدالعظیم الحسنی است ...به کلبه کوچکش که مهمان و با احساساتش همراه شوی، خواهی شنید " هیچ گاه خسته نشده ام چراکه شهدا می گفتند بسیجی خستگی را خسته کرده اما بسیجی هم دل دارد و شیشه ای دلش اگر با سنگ های نزدیکانش هدف شود؛ خواهد شکست".



ادامه مطلب ...
سه شنبه 5 مهر 1390برچسب:درد دلی با شهدا, :: 21:6 ::  نويسنده : سید محمد علی شفیعی

اي رزمندگان ! چه زود تمام شد ! چه زود تمام شد آن دلخوشیتان که از در خانه زیر سایه و در پناه قرآن و با دعاهای مادر که آرزوی شهادت را داشتید و با لباس خاکی که پشت آن درج شده بود " میروم تا انتقام مادرم زهرا را بگیرم " به جنگ می رفتید ...

 

شهدا کجایید که ببینید که آن لباس خاکی شما به لباسهایی که دخترها با آستین کوتاه و پسرها با آستین حلقه ای تبدیل شده هست و دیگر حرمت را نگه نمیدارند و البته خدا را شکر میکنم که نیستید و ببینید نمیدانم شاید شما بودید این طور نمیشد به هر حال کجایید که ببینید ...

 

شهدا میخواهم بدانم که چرا این قدر زود فراموش شدید ! و چرا این قدر زود از ذهن ما رفتید ما مردمانی که شاید ادعای این را هم داشته باشیم که شما را میشناسیم و با عکس شما آشنا هستیم اما چرا عکس کار شما عمل میکنیم خدا میداند ؟ و هر روز آرزو میکنم که شما دست ما جوانان را بگیرید ، شهدا مگر چه تفاوتی بین جوانی شما و جوانان حال وجود دارد البته راست هست که میگویند رزمنده ی دهه ی 60 با رزمنده ی دهه ی 90 فرق دارد و واضح هم هست [ لااله الا الله ] آن زمان شما جنگیدید که ما در آسایش باشیم ولی جوانان امروز جنگ با کسی دیگر دارند که نام زیبای وی صاحب الزمان هست .

 

 

 

" فرج آقا امام زمان را برسون "

 

 

منبع

سه شنبه 5 مهر 1390برچسب:, :: 11:0 ::  نويسنده : فاطمه شیدا

 

یه شب که من حسابی خسته بودم

همین جــوری چشامو بستـه بـودم

سیاهی چشــام یه لحظه سُـر خـورد

یــه دفعـه مثل مرده ها خوابم برد

تــو خواب دیدم محشر کــبری شده

محکـمــة الهــــی بــر پــــا شـــده

خـــدا نشستـه مــردم از مــرد و زن

ردیف ردیف مقــابلش واستــــادن

چرتکه گذاشتــه و حساب می کنـه

به بنده هاش عتاب خطاب می کنـه

میگه  چـرا این همــه لج می کنیـد

راهتــونو بـی خـودی کج مـی کنیـد

آیــــه فرستـادم کــه آدم بشیـــد

بــا دلخوشـی کنــار هـم جـم بشید

دلای غــم گرفتــه رو شــ­­ــاد کنیــد

بـا فکــرتـون دنیــــا رو آبــاد کنیـد

عقــل دادم بـریـــد تــدبـّر کـنیــد

نـه اینکه جای عقلو کــاه پر کنیـد

مــن بهتون چقد مـــاشالاّ  گفتــم

نیـــــــافریـده بــاریکــلاّ  گفتـــم

من که هـواتونو همیشـه داشتـــم

حتی یه لحظــه گشنه تون نذاشتـم

امــــا شمـا بازی نکــرده باختیـــد

نشـستیـد و خــــدای جعلی ساختیـد

هـر کـدوم از شما خودش خدا شـــد

از مــــا و آیــه های مـا جـدا شــــد

یه جو زمین و این همه شلوغـــی؟

این همه دیــن و مذهب دروغـــی؟

حقیقتـاً شماهـــا خیـلی پستـیـن

خــر نبـاشیـن گـــاوو نمـی پرستین

از تـوی جـم یکــی بـُلن شد ایستاد

بُـلند بـُلند هــی صلـــــوات فرستـاد

از اون قیافه هــای پـشـم و پـیـلـی

از اون اعُجـوبـه هـای چـرب و چـیـلی

گف چــرا هیشکی روسری سرش نیست

پس چـرا هیشکی پیش همسرش نیست

چــرا زنـا ایـــن جـــوری بد لبــاسن

مــردای غیـــــرتــی کجــا پلاسـن؟

خــدا بهش گفت بتمـرگ حرف نــزن

اینجا کـــه فرقی نـدارن مــــرد و زن

  یــارو کِنِف شــد ولــی از رو نــرفت

  حرف خـدا از گـوش اون تو نـرفـت

  چشاش مـی چرخه نمی دونم چشــه

  آهان می خواد یواشکی جیم بشــه

  دید یـــه کمی سرش شلوغـــه خـدا

  یواش یواش شـد از جماعت جـــدا

  بــا شکمـی شبیـــه بشکــة نفت

  یهو سرش رو پایین انـداخت و رفت

  قــراولا چـــند تــا بهش ایست دادن

  یــارو وا نستاد تـا جلوش واستـادن

  فوری در آورد واسه شون چک کشید

  گف ببرید وصول کنیـد خوش بشیـد

  دلــــم بـــــرای حــوریـا لـک زده

  دیـر بــرســم یکــی دیگـه تـک زده

  اگــــر نرم حوریــــه دلگیر میشــــه

  تو رو خــــدا بذار برم دیر میشـــــه

  قراول حضــرت حــق دمش گــــرم

  بـا رشـــوه ی خیلی کلـون نشد نـرم

  گـــوشای یــارو رو گرفت تو دستـش

  کشون کشون برد و یه جایـی بستش

  رشوه ی حاجــی رو ضمیمــه کــردن

  تـوی جهنـم اونــو بیمــه کـــردن

  حاجیــه داشت بـُلند بُـلند غر مـــی زد

  داش روی اعصـابـــــا تلنگر مــــی زد

  خدا بهش گفت دیگه بس کن حاجـی

  یه خورده هم حبس نفس کــن حـاجـی

   

 



ادامه مطلب ...
سه شنبه 5 مهر 1390برچسب:, :: 9:42 ::  نويسنده : فاطمه شیدا

 

باگذشت 14قرن از طلوع خورشید اسلام وفروغ امامان شیعه وپیشرفت چشم گیر علوم درعرصه های مختلف ازجمله علم پیچیده پزشکی هنوز بیساری ازسوالان بشر درخصوص خود ومسایل مبتلا به باقی مانده است. این درحالی است که علی (ع) میگوید: بپرسید ازمن هرآنچه که درزمین وکهکشانها اتفاق می افتد وچه زیبا اندیشمند مسیحی حسرت میخورد ازسوال ابلهانه آن عرب که باتمسخر تعداد موهای سرش را ازحضرت سوال میکند.
درحالی که اگرسوالی درست از پیشوای اول شیعیان پرسیده میشد و یا حتی از آن ماجرا درس میگرفتند و از10ذخیره الهی پس از او بدرستی بهره میگرفتند شاید امروز انسان اینقدر برای کشف حقایق بشری خود را به زحمت نمی انداخت .

ماجرای مجادله پزشکی امام صادق (ع) با پزشک هندی

ربیع حاجب مى گوید: روزى طبیبی هندى در مجلس منصور کتاب طب مى خواند، در حالى که امام صادق علیه السّلام در آنجا حضور داشت. چون از قرائت مسائل طب فراغت یافت، به امام ششم علیه السّلام گفت: دوست دارى از دانش خود به تو بیاموزم؟ حضرت فرمود: نه، زیرا آنچه من مى دانم از دانش تو بهتر است. طبیب پرسید: تو از طب چه مى دانى؟ فرمود: من حرارت را با سردى، و سردى را با گرمى، رطوبت را با خشکى، و خشکى را با رطوبت درمان مى کنم، و مسأله تندرستى را به خدا وامى گذارم و براى تندرستى دستور پیامبر را به کار مى برم که فرمود:
«شکم خانه درد است، و پرهیز درمان هر دردى است، و تن را به آنچه خوى گرفته باید عادت داد».



ادامه مطلب ...
دو شنبه 4 مهر 1390برچسب:دجال,ضد مسیح,دجال عصر ما, :: 14:42 ::  نويسنده : سید محمد علی شفیعی

دجّال ذكر شده در متون اسلامي كه از آن به اسم آنتي كرايست (ضدّ مسيح) در ادبيات ديني غرب مسيحي، مسيح دروغين (مسيح دجّال) و آنتاگونيست به معناي ضدّ منجي در ادبيات لاتين ياد شده است، در آخرالزّمان دشمن منجي خواهد بود و به دست منجي از بين خواهد رفت.

 

تعريف
دجّال ذكر شده در متون اسلامي كه از آن به اسم آنتي كرايست (ضدّ مسيح) در ادبيات ديني غرب مسيحي، مسيح دروغين (مسيح دجّال) و آنتاگونيست به معناي ضدّ منجي در ادبيات لاتين ياد شده است، در آخرالزّمان دشمن منجي خواهد بود و به دست منجي از بين خواهد رفت.
دجّال در لغت (عربي) به معناي كذّاب است. دربارة دجّال، نظرات مختلفي وجود دارد كه به بخشي از آنها اشاره مي‌نماييم.دجال عصر ما



ادامه مطلب ...

یکی از مهمترین و برجسته ترین نماد یک زن مسلمان، نحوه پوشش و حجاب کامل و به طور ویژه استفاده از چادر می باشد. از چادر، علاوه بر روایات و سیره عملی بانوان بیوت اهل بیت(ع)، بالاخص حضرت فاطمه زهرا(س)، در قرآن کریم نیز به صراحت یاد شده است: ای پیامبر(ص)! به همسران و دخترانت و همسران کسانی که مومن هستند بگو چادرهایشان را بر خود بپوشانند، این پوشش به اینکه به عفت و پاکدامنی شناخته شوند نزدیکتر است...( سوره احزاب، آیه 59)



ادامه مطلب ...
دو شنبه 5 مهر 1390برچسب:, :: 8:52 ::  نويسنده : فاطمه شیدا

 

1- سنم كم بود، گذاشتندم بي‌سيم‌چي؛ بي‌سيم‌‌چي ناصر كاظمي كه فرمانده‌ي تيپ بود.
چند روزي از عمليات گذشته بود و من درست و حسابي نخوابيده بودم. رسيديم به تپه‌اي كه بچه‌هاي خودمان آنجا بودند. كاظمي داشت با آنها احوال‌پرسي مي‌كرد كه من همان‌جا ايستاده تكيه دادم به ديوار و خوابم برد.
وقتي بيدار شدم، ديدم پنج دقيقه بيشتر نخوابيده‌ام، ولي آنجا كلي تغيير كرده بود. يكي از بچه‌ها آمد و گفت:
«برو نمازهاي قضايت را بخوان.» اول منظورش را نفهميدم؛ بعد حالي‌ام كرد كه بيست و چهار ساعت است خوابيده‌ام. توي تمام اين مدت خودش بي‌سيم را برداشته بود و حرف مي‌زد.

2- وسايل نيروهايم را چك مي‌كردم. ديدم يكي از بچه‌ها با خودش كتاب برداشته؛ كتاب دبيرستان. گفتم «اين چيه؟» گفت: «اگر يه وقت اسير شديم، مي‌خوام از درس عقب نيفتم.» كلي خنديدم.

 



ادامه مطلب ...

انتخاب نام نیکو

آموزش قران

خوب تربیت کردن.

آنچه که در این نوشته کوتاه خدمت شما عزیزان تقدیم می کنم مطالبی مفید برای تر بیت قرآنی و دینی کودکان بعد از انعقاد نطفه می باشد.

مطلب اول :این را باید بدانیم که فطرت کودکان از ابتدا پاک وخالص و متمایل به خیر وخوبی می باشد یعنی اینکه اگر نوزاد بخواهد به طور طبیعی رشد کند سالم ومعتقد به خدا و دستورات او بزرگ می شود.

مطلب دوم:این را باید بدانیم که

ادامه مطلب ...

توجّه واقعی به نعمت عقل و روزی

یکی از دوستان می­گفت: خدمت آیت الله بهجت (اعلی الله مقامه الشریف) رسیدم و ایشان پرسیدند:

آن چيست که همه دارند و می­گویند نداریم؟ آن چیست که هیچ کس ندارد همه می­گویند داریم؟

گفت من ماندم چه بگویم!فرمودند:



ادامه مطلب ...

برا ی پاسخ به این سوال ابتداباید دو واژه گناه وبچه مذهبی را توضیح داد تا بتوانیم به جوا ب روشنی از این مسئله برسیم. گناه:در یک تعریف کلی گناه یعنی مخالفت با آنچه دین به ما دستو رمی دهد.آنچه را خواسته انجام ندهیم و...

 

 



ادامه مطلب ...



محبت و عشق به خدا دو راه دارد:
1- راه نظرى؛ در محبت، علم و شعور نهفته است و تا زمانى كه انسان نسبت به چيزى شناخت پيدا نكند، آن را دوست نمى‏دارد.
2- راه عملى؛ حضرت على(ع) نيز مى‏فرمايند: «اگر خدا را دوست مى‏داريد محبّت دنيا را از قلب‏هايتان خارج كنيد»، (ميزان‏الحكمه، ج2، ص 228، ر 3167).
عبدالرزاق كاشانى (شارح كتاب منازل السائرين) مى‏نويسد: «عشق و محبّت به محبوب اقتضا مى‏كند وصال را، و وصال ميسّر نمى‏شود مگر به بذل روح، و انس به جمال هم اقتضا مى‏كند كه قلب از التفات به غير او ممنوع شود. پس افراد محبّ وقتى در محبّت صادق‏اند كه قلبشان تعلق به محبوب داشته باشد»، (شرح منازل السائرين، ص 168). (براى مطالعه بيشتر ر.ك: محمدرضا كاشفى، آيين



ادامه مطلب ...

 

 

ای غافل از احوال من زار برون آی                 

 

 

از  پیله مخمور خود آزار برون آی

 

 

کم تهمت ناجا  به جفا کاری ما زن                    

 

 

با  رشته مهری پی  دیدار برون آی




ادامه مطلب ...

 



 
 
احضارروح ارسطو...وپدرعلامه ...توسط برادرعلامه طباطبایی......
 
وقتی انسان می‏میرد، روح او زنده است، گرچه بدنش می پوسد و خاک می شود.
بعد از مردن، حجاب زمان و مکان و ماده و علائق آن برداشته می شود و روح از قیود عالم طبع و ماده خلاصی می یابد و بسیاری از کارهایی را که نمی توانست انجام دهد، به سهولت و سادگی انجام می دهد. مخصوصاً ارواح طیّبه و طاهره که به مقام اخلاص رسیده اند، قدرتهای غیر قابل توصیفی از جانب خداوند پیدا میکنند.
 


 

روابط فردی و اجتماعی ابلیس
 

 

1- فرزندان و یاران شیطان :
 

«در قرآن كریم آیه‌ای وجود دارد كه معلوم می‌كند ابلیس هم نسل و فرزندانی دارد ولی كیفیت این زاد و ولد برای ما مجهول است. چنانكه می‌خوانیم: «أَفَتَتَّخِذُونَه ذُریَّتَه أولیاءَ مِنْ دونی وُ هُم لَكُم عَدُو»(65) (آیا مرا فراموش كرده و شیطان و فرزندانش را دوست و ولی خود گرفتید) البته بعضی احتمال داده‌اند كه ذریه همان اتباع شیطان باشند. 
در برخی روایات بعضی از اسامی ذریه شیطان و یاران و اتباع او عنوان شده كه به چند نمونه از آنها اشاره می‌شود: 
1- زَوال: كه كارش شراكت در نكاح و آمیزش حرام است. 
2- قفندر: كه هركس در خانه‌اش چهل روز طبنور نوازد قفندر بر تمام اعضای او می‌نشیند و از او غیرت را زایل می‌كند. 
3- رها: كه مانع بیدار شدن بندگان برای نماز شب می‌شود. 
4- متكوّن: كه به هر صورتی درمی‌آید چه به صورت كوچك و به چه به صورت بزرگ و مردم را به این وسیله گول می‌زند. 
5- وَلهان: كه مأمور است به هنگام وضو گرفتن وسواس ایجاد كند.(66)




ادامه مطلب ...

 

کشتی گرفتن پیامبرصلّى اللّه علیه و آله

حضرت رسول صلّى اللّه علیه و آله مدّتى پس از آن كه به رسالت و نبوّت مبعوث شد، روزى از شهر مكّه به سوى ابطح خارج گشت ، در بین راه چوپانى بیابان نشین را دید كه مشغول چرانیدن گوسفندان خود مى باشد.




ادامه مطلب ...
یک شنبه 25 مهر 1390برچسب:برزخ,عالم برزخ,وبلاگ مذهبی, :: 15:11 ::  نويسنده : سید محمد علی شفیعی

 

 

 عالم برزخ

 

«مؤمن بین دو منزل خوف و رجاء»

عمر بن یزید می گوید: به امام صادق علیه السلام عرض كردم: از شما شنیدم كه می فرمودید: همه شیعیان ما در بهشت خواهند بود! فرمود: آری به خدا قسم همه در بهشت اند گفتم: فدایت شوم، گناهان، بزرگ و بسیارند، فرمود: اما در قیامت همه شما به شفاعت پیامبر فرمان برده شده یا وصی پیامبر، در بهشت خواهید بود ولی به خدا قسم، من بر شما از برزخ نگرانم! گفتم: برزخ چیست؟ فرمود: قبر است، از هنگامی كه می میرید تا روز قیامت، عالم برزخ است.



ادامه مطلب ...

 

معجزه امام جوادبرکت وضوی آنحضرت

 
امام جواد علیه السلام در سفری به کوفه در خانه مسیّب اقامت کرد. در حیاط این خانه درخت سدری بود که میوه نمی‌داد. امام کوزه آبی خواست و پای درخت وضو گرفت. پس از آن نماز مغرب و عشاء را به جماعت برای مردم خواند و دو سجده شکر به جا آورد.
مردم پس از نماز، دیدند درخت سدر میوه‌های زیبایی داده است. همه شگفت‌زده شدند و از میوه‌ها خوردند. میوه ها شیرین بود و هسته نداشت. آن‌گاه مردم با امام وداع کردند و امام به سوی
مدینه حرکت کرد.
شیخ مفید می‌گوید:
من نیز از میوه آن درخت خورده‌ام، و دیده‌ام که هسته نداشت.

معجزه زیبای امام زمان درکمک به دوستداران علی علیه السلام

 
  • مرحوم علامه مجلسی نور الله مرقده در کتاب بحار از کتاب «کشف الغمه» حکایتی نقل کرده که بسیار جالب است .
  • محی الدین اربلی گفت: روزی در خدمت پدرم بودم، دیدم مردی نزدش نشسته و چرت می زند، در چنین حالی عمامه از سرش افتاد اما جای زخم بزرگی در سرش بود، پدرم پرسید این زخم اثرچیست؟

  • گفت: این زخم از جنگ صفین بر سرم آمده است، به وی گفتند شما کجا و جنگ صفین کجا؟ مگر خواب دیده ای؟
  • گفت: زمانی که به مصر سفر میکردم مردی از اهل غزه با من همراه و همسفر بود در بین راه از جنگ صفین به میان امد همسفرم گفت: اگر من در جنگ صفین بودم شمشیرم را از خون علی و یاران او سیراب می کردم .
  • در جواب گفتم اگر من نیز در جنگ صفین بودم شمشیر خود را از خون معاویه و پیروان او سیراب می کردم، در این رابطه با هم به گفتگو پرداختیم تا باالاخره گفتیم: اکنون من از یاران علی(ع) و تو از یاران معاویه ای بیا با هم بجنگیم، با هم در اویختیم و زد و خورد مفصلی نمودیم، ناگاه متوجه شدم بر اساس زخمی که برداشته ام از هوش خواهم رفت.
  •  در این حال شخصی که با گوشه نیزه اش بیدارم کرد، من چشم گشودم او از اسب فرود آمد و دست روی زخم سرم کشید و فوری بهبود یافتم انگاه گفت: همینجا بمآن و بعد از اندکی ناپدید شد و و خیلی زود برگشت در حالی که سر بریده همسفرم را که با من نزاع پرداخته بود در دست داشت.
  •  فرمود: این سر دشمن تو است، شما ما را یاری کردی ما هم شما را یاری کردیم، چنانچه خداوند هر که او را یاری کند یاری می فرماید. پرسیدم شما کیستید؟ فرمود: من صاحب الامر هستم. آنگاه فرمود: بعد از این ماجرا هر کس از شما درباره زخم سرت پرسید بگو ضربتی است که در صفین بر سرم آمده است.!!!

 

معجزه بسم الله الرحمن الرحیم


گفتن بسم الله الرحمن الرحیم برای آغاز هر کار و فعالیتی همواره مورد تاکید بزرگان دین بوده و این سنت حسنه از ویژگی‌های مسلمانان به جهت شاهد و ناظر گرفتن خداوند بر تمام اعمال بندگان است.

* نوشتن حسنه

پیامبر صلى‏الله‏علیه ‏و ‏آله: هرگاه بنده‏اى هنگام خوابش، بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم بگوید، خداوند به فرشتگان مى‏گوید: به تعداد نفس‏هایش تا صبح برایش حسنه بنویسید. (جامع الأخبار، ص 42)

* پاکی از گناه

پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: اگر بنده‏اى... در ابتداى وضویش، بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم بگوید همه اعضایش از گناهان پاک مى‏شود. (تفسیر الامام العسکرى علیه‏السلام، ص 521)

* سپر از زبانیه

پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آل:هرکس مى‏خواهد خداوند او را از زبانیه (فرشتگان عذاب) نوزده‏گانه برهاند، بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم را قرائت کند زیرا آن نوزده حرف است. تا خداوند هر حرف آن را سپرى در مقابل یکى از آن فرشتگان قرار دهد. (بحارالأنوار، ج 89 ، ص 258)

* اعظم آیات قرآن

امام کاظم علیه‏السلام: از امام کاظم علیه‏السلام پرسیدند: کدامیک از آیات کتاب خدا برتر و بزرگ‏تر است؟ فرمودند: بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم. (بحارالأنوار، ج 89 ، ص 238)

* جایگاه بسم الله

امام رضا علیه‏السلام:بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم، به اسم اعظم نزدیک‏تر است از سیاهى چشم به سفیدى‏اش. (عیون أخبار الرضا، ج 1)

* کلید درهای طاعت

امام صادق علیه‏السلام: درهاى گناهان را با استعاذه (پناه بردن به خدا) ببندید و درهاى طاعت را با بسم اللّه‏ گفتن بگشایید. (الدعوات، ص 52)

* شراکت شیطان

امام صادق علیه‏السلام:هرگاه یکى از شما وضو بگیرد و بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم نگوید، شیطان در آن شریک است و اگر غذا بخورد و آب بنوشد یا لباس بپوشد و هر کارى که باید نام خدا را بر آن جارى سازد، انجام دهد و چنین نکند، شیطان در آن شریک است. (محاسن، ج 2، ص 433)

 

سخن گفتن گرگ با پیامبر اسلام وچوپان

 

سلام به دوستای عزیزم

تواین وبلاگ عجیب ترین معجزه های پیامبر عظیم الشان اسلام رامی خوانید

رسول خدا(ص)روزی نشسته بودندناگاه چوپانی که به خود میلرزید وتعجب تمام وجودش رافراگرفته بود وارد شداز دور که پیغمبر اکرم اورا دیدند به اصحاب فر مودند:این شخص امر عجیبی را مشاهده کرده وبرای شما خبر اورده است.وقتی چوپان نزدیک شد رسول خدا به او فرمود:حادثه ای که تو را پریشان کرده برای ما نقل کن. عرض کرد ای رسول خدا مطب بسیار عجیبی است !در میان گوسفندانم بودم که گرگی امدوگوسفندی رابرداشت!فلاخن(سنگ انداز)رابه طرف او پرتاب کردم وگوسفند راازاوگرفتم!دوباره به گوسفندان حمله کرد!یکی ازانهارابرداشت من هم فلاخن رابه طرف اوپرتاب کردم وبازپس گرفتم این عمل چهار بار تکرار شد.مرتبه پنجم باگرگ ماده اش امد ومن دفاع کردم.ناگاه برنشیمنگاهش نشست وبه زبان ما شروع به سخن گفتن کرد وگفت:ایاحیائ نمیکنی بین من وروزی من که خدابرایم قرارداده مانع میشوی؟من چگونه گرسنگی خودرابرطرف کنم؟باخودگفتم:چقدرعجیب است این حیوان به لغت ادمی صحبت میکند!گرگ گفت:می خواهی تراازمطلب عجیب تری باخبر کنم!محمد(ص)فرستاده ی پروردگارعالمیان درمیان مردم است به انها اخبارگذشتگان راکه به وقوع پیوسته وانچه هنوز واقع نشده میگوید ویهود بااینکه می دانند او راست می گویدودر اسمان خوانده اند که اواز همه راستگوتر آنهاست وآنهارااز مرض جهان وضلات می رهاند وای بر توای چوپان به او ایمان بیاور تااز عذاب الهی ایمن گردی!گفتم:به خدا قسم از کلام توواز این که مانع روزی توشدم خجالت می کشم حالا تو واین گوسفندان هرچقدر می خواهی از انها بخور مانع نخواهم شدگرگ گفت:خدا شکرخداوندرابجای آورد چون تواز کسانی هستی که به آیات ونشانه های قدرت پروردگارعبرت گرفته وتسلیم امراومی شوی ولی بد بخت وگمراه کسانی هستند که نشانه های قدرت پروردگار را در مورد محمد(ص)وبرادرش علی ابن ابی طالب(ع)مشاهد میکنند شجاعت وفدا کاری علی علیه سلام درمورد اسلام که هیچکس اندازهی او نکرده وسخن پیامبر را که دستور ولاتیش را داده و می گوید از دشمنانش بیزاری جویید و هیچ عملی اگر چه بسیار زیاد باشد در صورت مخالفت با علی نمیپذیرد ولی بازهم بااو دشمنی وبا دوستانش دشمنی می کنند این عجیب ترو شگفت انگیز تر است از کار تو که مرا منع کرد.چوپان گفت:به گرگ گفتم: چنین چیزهایی می شود؟گفت:بلی از انها بزرگتر آنکه او را به زودی وبه ناحق وناروا می کشند واولاد او را به قتل می رسانندوحرمت ایشان را حفظ نمی کنند وبا این وصف خودرا مسلمان می دانند وسر انجام کار خداوند ما طایفه گرگ هارا مامورریت می دهد اینها را در دوزخ پاره پاره کنیم ولذت مارادراین قرار می دهد که آنها را شکنجه کنیم.چوپان گفت:اگر محا فظت از این گوسفندان که بعضی مال من و بعضی امانت است نبود به دنبال محمد(ص) می رفتم تا او را ببینم!گرگ گفت:ای بنده خدا تو برو وگوسفندانت را به من بسپارتا برایت حفظ کنم.گفتم:چگونه به امانت داری تواطمینان کنم؟گفتم:ای بنده خدا کسی که زبان مراگویا کرده و براین ها امین قرار می دهد!آیا من به پیامبر اسلام محمد(ص)ووحی او علی(ع)ایمان نیاورده ام؟تو دنبال کارخود برو من از اینها مراقبت می کنم!زیرا من خدمت گزار پیامبر(ص)ودوست دار علی علیه سلام هستم.ای پیامبر خدااکنون گوسفندانم را نزد این گرگ وماده ی او رها کردم وامدم!پیامبربه چهرها نگاهی کردودیدبعضی خوشحالندوباتصدیق نگاه می کنندوبعضی باشک وتکذیب چهره درهم کشیده اندوبعضی ازمنافقین به بعضی دیگرمخفیانه میگوینداین توطئه است تامارافریب دهند.رسول خداتبسمی نمودوفرمود:اگرشماشک داریدمن یقین دارم.سپس فرمود:این چوپان حاضراست!بااوبه سوی گله بشتابید !ان دوگرگ رامشاهده کنید!اگردیدیدباماصحبت کردندوگوسفندان اوراچوپانی کردندگفتارچوپان راتصدیق کنید!وگرنه هرکس به عقیده ی خود باشد.دراین هنگام رسول به همراه عده ای ازمهاجرین وانصار به راه افتاد وقتی به گله رسیدندچوپان گفت:این گوسفندان من هستند. منافقین فوراگفتند پس دوگرگ کجاهستند؟وقتی نزدیک شدند دو گرگ را دیدند که اطراف گوسفندان می چرخندو هرچه را که بخواهید آزاری به گوسفندان دور می کنندرسول خدا فرمود:آیا دوست دارید بفهمید که مقصود این گرگ کسی غیر از من نبود؟گفتند بله یا رسول الله. فرمود اطراف مرا احاطه کنید تا ان دوگرگ مرا نبینند پس اطراف آن حضرت را گرفتند آنگاه به چوپان فرمود:به این دو گرگ بگو آن محمد(ص)که تو از ان نام بردی در میان اینها کدام است ؟وچوپان چنین کرد!گرگ به طرف آنها امد ویکا یک آنها را برسی کرده وکنار میزد تا به رسول خدا رسید گرگ ماده ام به دنبال او رسید.وقتی ان حضرت را یا فتند گفتند:درود برتو ای فرستاده ی پروردگار جها نیان وای سر ور مخلوقات.....انگاه به عنوان احترام دو گونه ی خود را برزمین گذاشته وبه خاک مالیدند وگفتند:ما این چوپان را به طرف شما فرستادیم واز جریان شما باخبر کردیم.رسول خدا نگاهی به منا فقین کردند وفرمودند:آنها که کافرند از این امر راه فراری ندارند!بعد روبه ان دو گرگ با صدای بلند فرمودند:محمد رابرای این جمعیت معرفی کردید اکنون علی که از او نام برده اید را به ما نشان دهید؟ان دو گرگ به جستجو پرداختند تا به علی علیه السلام رسیدند همینکه او را مشا هده کردند خود را به خاک افکندند وبه عنوان تواضع گونه های خود را به خاک مالیدند وگفتند:درود برتو ای صاحب بخشش وجوان مردی ای کسی که کتاب های اسمانی گذشته را داناست وجانشین محمد مصطفی است ای کسی که با دوستی تو دوستانت به سعادت می رسند ودشمنانت بد بخت گمراهند ای کسی که سرور اهل بیت پیامبر وبزرگ انها هستی....اصحاب رسول خدا گفتند :ما گمان نمی کردیم علی ابن ابی طالب چنین موقعیتی در میان درندگان داشته باشد!واین گونه اورا احترام کنند!رسول خدا فرمود اگر موقعیت او را در نظر موجودات دیگری که در خشکی ودر یاودر اسمان هاوزمین هستند وانها که در حجاب ها وکرسی اند مشاهده کنید چه خواهید گفت؟

  1. (برگرفته از کتاب فضائل اهل بیت جلد ۱{به نقل ازکتاب تفسیر امام حسن عسکری}ص۱۱۳

 

 

در طلب مانند شخص پیروز مکوش ، و مانند کسی که تسلیم شده به قدر اعتماد نکن چون به دنبال کسب و روزی رفتن سنت است ، و میانه روی در طلب روزی از عفت است، و عفت مانع روزی نیست ، و حرص موجب زیادی رزق نیست . به درستی که روزی قسمت شده و حرص زدن ، موجب گناه میشود .



ادامه مطلب ...


کسی که تو را دوست دارد، از تو انتقاد می کند و کسی که با تو دشمنی دارد، از تو تعریف و تمجید می کند (بحار الانوار،ج75،ص128)



ادامه مطلب ...

ابراهیم اسمائیل
ناگهان تمام افراد قبیله ((جرهم ))
(28) با صداى پاى اسبى كه به سوى قبیله چهار نعل مى تاخت ، از خیمه هاى خود، بیرون پریدند.



ادامه مطلب ...

حضرت محمد(ص)فرمود:اكنون شخصى از طرف این بیابان ظاهر مى گردد كه سه روز است شیطان ارتباطى با او ندارد!

 

روزى كاروان پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله) از محلى مى گذشت، به اصحاب فرمود:اكنون شخصى از طرف این بیابان ظاهر مى گردد كه سه روز است شیطان ارتباطى با او ندارد.طولى نكشید عربى نمایان گشت كه پوستش به استخوان چسبیده بود، چشمهایش به گودى افتاده و لبهایش از خوردن گیاهان سبز شده بود. نزدیك آمد. پرسید: پیغمبر كیست؟رسول خدا (صلى الله علیه و آله) را به او نشان دادند. خدمت پیغمبر (صلى الله علیه و آله) كه رسید عرض كرد: یا رسول الله!

اسلام را به من یاد بده!



ادامه مطلب ...

امام مهدی علیه السلام

 

نفع بردن از من در زمان غیبتم مانند نفع بردن از خورشید هنگام پنهان شدنش در پشت ابرهاست و همانا من ایمنی بخش اهل زمین هستم ، همچنانکه ستارگان ایمنی بخش اهل آسمانند 

 

بحارالأنوار ، ج 53 ، ص 181a




ادامه مطلب ...


اسلام بر پنج پایه استوار شده است: نماز، زكات، روزه، حج و ولایت و به هیچ چیز به اندازه آنچه در روز غدیر به ولایت تاكید شده، ندا نشده است. كافى 2، 21، ح 8



ادامه مطلب ...

 

این مقاله در جهت مقابله با پیش گویی های نوستراداموس در رابطه با اخرالزمان می باشد که برخی با سواستفاده از پیش گویی های مبهم ایشان سعی در به چالش کشیدن امام زمان و تفرقه در میان ملت ها دارند.


نوسترا داموس یکی از بزرگ ترین پیشگوهای جهان بوده و هست . نام اصلی او میشل دو نتردام Michel de notredamبود که خود را نوسترا داموس می خواند او یکی از محلی های پروونس فرانسه بود که کار اصلی اش را پزشکی تشکیل می داد .



ادامه مطلب ...

امروز امیر در میخانه توئی تو
فریاد رس این دل دیوانه توئی تو

مرغ دل ما را ، که به کس رام نگردد
آرام توئی دام توئی دانه توئی تو

آن مهر درخشان که به هر صبح دهد تاب
از روزن این خانه به کاشانه توئی تو



ادامه مطلب ...

جمجمه انوشیروان سخن مى گوید

اى جمجمه ! تو را قسم مى دهم ! بگو من كیستم و تو كیستى ؟



ادامه مطلب ...

 


در خیابان‌های تهران که قدم می‌زنی رقابت تنگاتنگ برای دلرباشدن را به وضوح مشاهده می‌کنی و هر روز می‌توانی چهره متفاوتی را از دختران پایتخت شاهد باشی، تب زیبایی تا جایی پیش رفته است که دیگر خیابان‌ها به محلی برای نمایش زیبایی و دلربایی چهره‌ها تبدیل شده است اما باید دید در پس این زیبایی تصنعی چه چهره‌ای نهفته است؟



ادامه مطلب ...

درباره وبلاگ

خدایا من در قلب کوچکم چیزی دارم که تو در عرش کبریاییت نداری. من چون تویی دارم و تو چون خود نداری...
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پیوندهای روزانه
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان مذهبی و آدرس smashcc.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 115
بازدید دیروز : 195
بازدید هفته : 310
بازدید ماه : 508
بازدید کل : 48572
تعداد مطالب : 113
تعداد نظرات : 14
تعداد آنلاین : 1



سايبري ها ديدار با رهبري مي خواهند جنبش  وبلاگی حمایت از طلبه سیرجانی