لطفا صبر کنید
مذهبی
وبلاگی کاملا مذهبی
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شنبه 2 مهر 1390برچسب:, :: 14:7 :: نويسنده : سید محمد علی شفیعی گفته اند روزي بهلول در مجلس «محمد بن سليمان عباسي»، پسر عموي هارونالرشيد حاضر بود و يكنفر از علماء اهل تسنن بنام «عمر بن عطاء العدوي» كه از اولاد عمر بن خطاب بود نيز در مجلس حضور داشت. «عمر بن عطاء العدوي» از والي اذن خواست تا با بهلول مشغول مباحثه و مذاكره شود، آنگاه از بهلول پرسيد: «حقيقت ايمان چيست؟» بهلول گفت: «قال مولانا الصادق ـ عليهالسّلام ـ: ألايمانُ عَقْدٌ بِالْقَلْبِ وَ قَولٌباللّسانِ وَ عَمَلٌ بالْجوارحِ وَ الأركانِ» يعني: «ايمان عبارت است از عقيدة قلبي و گفتن با زبان و عمل كردن با اعضاء وجوارح.» عمر گفت: «از اينكه گفتي «قال مولانا الصّادق» معلوم ميشود كه غير ازجعفر بن محمد ديگر هيچ كس صادق و راستگو نيست، چون تو لقب صادق را اختصاص به او دادي.» بهلول گفت: «اين اشكال اول به جدّ تو «عمر بن الخطاب» وارد است كه به رفيقش ابوبكر لقب «صدّيق» داد. مگر در زمان او كسي ديگر راستگو نبود؟» عمر بن عطاء گفت: «نه، در آن زمان تنها كسي كه راستگو بود فقط ابوبكر بود!» بهلول گفت: «دروغ ميگويي، زيرا خداوند در كلام مجيدش ميفرمايد: «والَّذينَ آمَنوا بِاللهِ وَ رُسُلِهِ أولئكَ هم الصدّيقونَ»(حدید-۱۹)
امام محمد باقر علیه السلام: خدا زمین را در دو نوبت خلق کرد و کوه ها را ، روی زمین بنا نهاد و زمین را برکت داد . و خوراک اهل زمین را در چهار نوبت اندازه گرفت و پرستش کنندگان را تفاوتی نیست . ادامه مطلب ... شنبه 2 مهر 1390برچسب:شیعیان واقعی چه کسانی هستند؟, یعنی به چه کسی شیعه ی واقعی گفته می شود؟,چه رفتار و خصوصیاتی باید داشته , :: 12:30 :: نويسنده : سید محمد علی شفیعی
ادامه مطلب ... سلمان فارسی راوندی از ابن عباس روایت کرده، گوید سلمان برای من نقل کرد که من مردی پارسی زبان و از اهل اصفهان از دهی به نام «جی» بودم و پدرم دهقان(=بزرگ) آن روستا بود و من پیش پدر بسیار عزیز بودم تا حدی که مرا مانند زنان در خانه زندانی کرده بود و نمیگذاشت از خانه خارج شوم. دین من کیش زرتشتی بود و در آن کیش کوشش و خدمت زیادی کرده بودم تا جایی که به خدمتکاری آتشکدۀ زرتشتیان در آمدم. پدرم مزرعه بزرگی داشت و روزی بخاطر ساختمانی که مشغول ساختن آن بود نتوانست به مزرعه سرکشی کند و من را به جای خود فرستاد. در راه مزرعه گذرم به کلیسایی افتاد که متعلق به مسیحیان بود و صدای آنان که مشغول نماز بودند را شنیدم و از آن جهت که پدرم مرا در خانه زندانی کرده بود از وضع مردم خارج از خانه خبری نداشتم و وقتی آواز دسته جمعی آنان را شنیدم بر آنها وارد شدم تا اعمال و رفتارشان را ببینم و هنگامی که اعمال آنان را دیدم متمایل به دین و آیین آنان شدم و پیش خود گفتم: به خدا دین و آیین اینها بهتر از دین ماست و تا غروب نزد آنها ماندم و به مزرعۀ پدرم نرفتم. از آنها پرسیدم اصل این دین در کجاست؟ گفتند: در شام(کلیسای سریانی در سرزمین بوده است.) ادامه مطلب ... شنبه 2 مهر 1390برچسب:, :: 11:30 :: نويسنده : سید محمد علی شفیعی
برای پی بردن به میزان صداقت خود لطفا به سئوالات زیر با دقت پاسخ دهید ...
برای هر خیر امتیاز 2، هر نمیدانم امتیاز 1 و هر بلی امتیاز 0 منظور کنید و اعداد به دست آمده را باهم جمع کرده و معنی امتیاز بدست آمده را در زیر مشاهده فرمائید ادامه مطلب ... پیامبر صلى الله علیه و آله : سالهاست که مسلمانم، رو به کعبه می ایستم ؛ با خدا حرف می زنم و خدا با من حرف می زند؛ سکوت می کنم و فریاد سکوت می شنوم ؛اما... می خواهم این بار درحرف زدنم وحرف شنیدنم تجدید قوا کنم ، تمام جانم را گوش کنم و تمام روحم را چشم و دلم را زبان؛ آنگاه حرف بزنم ، جواب بگیرم و مشاهده کنم حرفهای تکراری را و حرفهایی را که اصلا تا به حال ندیده ام و صدایی را که تا به حال نشنیده ام ؛ پس
رو به اولین پنجره ای که برایم باز می شود می ایستم مثل همیشه ، مثل هیچ وقت ... از حرف زدن خسته شده ام ، خدایا!... حرف بزن با تمام وجود سراپا گوشم!
عجب صبری خدا دارد!
عجب صبری خدا دارد‘اگرمن جای او بودم !!
شعری از : معینی کرمانشاهی درباره وبلاگ
![]() ![]() ![]() آخرین مطالب
![]() ![]() ![]() ![]() پيوندها
![]()
![]() ![]() ![]()
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||
![]() |